در چند روز گذشته دو اتفاق شبیه به هم افتاد که در این اتفاقات دو خانوم چادری بعد از امر به معروف دو زن بی حجاب مورد کتک قرار گرفتند و مسئولین م متاسفانه هیچ عملی انجام نداده اند ....
اتفاق اول :ضرب و شتم دانشجوی زنجانی توسط زن بدحجاب در بانک
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از زنجان، در ابتدا بهتر است سخنی از مولایمان امیرالمومنین را مطرح کنیم که فرمودهاند: همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطرهاى است در دریاى عمیق.
این در حالی است که روز گذشته با ورود زن بدحجاب با پوشش غیر متعارف و آرایش تند و زننده به بانک تمرکز همه افراد حاضر به وی جلب میشود.
در همین لحظه دختر دانشجویی که در این بانک حضور داشت احساس تکلیف میکند و برای اجرای دستور صریح خداوند، یعنی امر به معروف و نهی از منکر نزد آن زن رفته و با لبخند به وی تذکر میدهد؛ ولی آن زن با کشیدن چادر از سر آن دختر در صدد میشود تا مقنعه وی را از سرش درآورد.
آن زن بیحجاب فریاد زنان دختر دانشجو را از ناحیه سر گرفته و به طرف میز رئیس بانک برده و شروع به فحاشی، تهمت زدن و نیز چنگ زدن به موهای او میکند.
نکته تاسفبار اینجاست که رئیس این بانک با بیتوجهی به وقاحت اتقاق رخ داده، درخواست میکند تا بقیه دعوا در خارج از بانک صورت گیرد.
بعد از سهلانگاری رئیس بانک یکی از کارکنان و زنان حاضر در بانک جلو آمده و زن بی حجاب را از دختر دانشجو جدا کرده و از وی میخواهد تا بانک را ترک کند.
در همین حین یکی از زنان باحجابی که شاهد ماجرا بود به خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» گفت: من دستان آن دختر مظلوم را میبوسم که آن طور از زن بد حجاب و بیحیا کتک میخورد و قسم میخورم که اگر او برای تذکر دادن جلو نمیرفت حتما من این کار را میکردم.
قطعا آن لحظههای شوم توسط دوربین مدار بسته بانک ثبت و ضبط شده است؛ لذا درخواست مردم و دانشجویان از مسئولان استانی این است که در اسرع وقت به این مسئله مهم و نیز دلیل سکوت رئیس بانک رسیدگی کنند.
اتفاق دوم: تلاش برای کشف حجاب خانم آمر به معروف!
«حضور زنان و دختران بدحجاب در تابستان و در مسیر تردد من (میدان صادقیه و میدان پونک) هر روز وضعیت بدتر و غیر قابل تحمل تری پیدا میکند. متاسفانه هر روز ناچار از دیدن صحنههای اسف باری از وضعیت حجاب و پوشش زنان و دختران در ملا عام و بدون هیچ ممانعتی از طرف نهادهای ذیربط هستم.
به حکم وظیفه شرعی، به برخی که پوشش خیلی نامناسبی! دارند تذکر میدهم و تا به حال هم سعی کردهام که مودبانه و محترمانه نهی از منکر کنم.
حدود ساعت 5 بعد ازظهر روز یک شنبه، طبق معمول روزهای گذشته از محل کار به منزل بر میگشتم. هنوز چند قدمی از میدان دور نشده بودم. سر کوچه منتهی به منزل، دختر فوق العاده بدحجابی از روبرو میآمد، حجاب بسیار نامناسب و آرایش غلیظ دختر صحنه بسیار بدی ایجاد کرده بود ... به نزدیکم که رسید گفتم: خانم لطفاً حجابتونو رعایت کنید. «هنوز به آخر جمله نرسیده بودم که زن برگشت و در کمال ناباوری گلویم را گرفت و چند بار به صورتم چنگ زد.
و همین طور که به سر و صورتم میزد و گلویم را فشار میداد شروع به فحاشی کرد که تو به چه حقی به من گفتی حجابتو... آدمت میکنم، درستت میکنم که دیگه جرات نکنی به کسی بگی حجابشو رعایت کنه...
سعی کردم خودم را از دستش بیرون بکشم. رها که شدم گفتم چرا این طوری میکنی؟ من ازت خواستم حجابتو درست کنی... دوباره چند تایی فحش حوالهام کرد و ادامه داد... به شماها هیچ مربوط نیست که.... تو خیلی... که گفتی و دوباره به سمتم هجوم آورد ... باز خودمو از دستش بیرون کشیدم و گفتم خب حالا که این طوره پس بیا بریم اون سمت خیابون شما از من شکایت کن و من هم به خاطر اینکه منو کتک زدی از تو شکایت.... در حین گفتن این صحبت باز به سمتم پرید و این بار از پشت سر چادر و روسری من رو گرفت و کشید و سعی داشت چادرو از سرم برداره... همین طور که چادرم دستش بود و میکشید، فریاد میزد: تویی که باید حجابتو برداری... خودم چادر از سرت بر میدارم... خودم روسریتو برمیدارم.. شماها باید از اینجا برید.... شماها همه چیزو خراب کردید... شما چند نفر بیشتر نیستید... ما «نمیذاریم» شماها اینجا زندگی کنید. خودم چادر از سرت میکشم...
همه توانمو گذاشتم که چادر از سرم برداشته نشه و بحمدلله موفق به کشف حجاب کامل نشد وبا فریادهایم بالاخره آقایی اومد و منو از دستش نجات داد. در این فاصله حدود بیست سی نفری هم جمع شده بودن و تماشا میکردند یا چیزی میگفتن اما خبری از نیروی انتظامی که محل استقرارش دقیقا آن سمت خیابان بود نشد که نشد. با اصرار مردانی که اونجا بودن به سمت خانه برگشتم در حالی که اون زن همچنان فریاد میزد اگه یک بار دیگه ببینمت میکشمت... مگه بار دیگه نبینمت، اگه ببینمت زنده نمیذارمت....
بعد از برگشتن به خانه، همراه اعضای خانواده دوباره برگشتم و به همان کلانتری مراجعه کردم که گویا با شرایط موجود، کمکی از آنها نیز ساخته نبود؛ باید کم کم باور کنیم که جای منکر و معروف عوض شده و حکمی به نام امر به معروف و نهی از منکر را باید فراموش شده بدانیم. باید کم کم باور کنیم که اگر بخواهی محجبه باشی و حکم خدا را رعایت کنی، باید قید امنیت و حداقل حقوق شهروندیات را بزنی، نه قانون و نه مجری از تو حمایت نخواهد کرد... در همین تهران خودمان، پایتخت ایران اسلامی، شهر اخلاق...»
در ایام گذشته میگفتند که پاداش امر به معروف و نهی از منکر بهشت است؛ اما ظاهرا امروزه کتک و فحاشی جزای ناهیان از منکر است، امروز امر به منکر طرفداران بیشتری دارد.
به امید روزی که بچه شیعه ها از ترس کتک خوردن امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنند.
خبرگزاری دنشجو
بازم اقای ایزدی یه کم درباره مسائل روز مطالبی در سایت درج می کنه بقیه بچه های ده علی فقط دنبال ... می باشند تشکر
قابلی نداره
اقای ایزدی پیرو نظر یکی از بازدیدکنندگان محترم سایت بهتر نیست با تشکیل مجمعی از جوانان ومسئولین ده علی در خصوص مرتفع شدن مشکلات ده علی مطالبی درج شود واگر بی ادبی نباشد با توجه به نبود امکانات وعدم دسترسی برخی ازکاربران واهالی ده علی مطالب به صورت ماهنامه فصلنامه درج ودر اختیار اهالی گذاشته شود؟
اینکه خیلی عالیه من هم پایه ام
سلام طاعات قبول
این اقای شیخ عیسی ایمیل ندارن؟
میتونین بفرستین؟
اطلاع ندارم ولی بهتون تا فردا خبر می دم