ضرب المثل ها
( آ )
آِتش تُو پاچُش اُفتیده.
Âteŝ tu pacaŝ oftyde
آتش تو پاچه شلوارش افتاده است.
در مورد آدم مضطرب و نگرانی که برای رهایی خود از مخمصه به تکاپو افتاده، و همچنین در مورد آدم عجول به کار می رود.
آِتش تو کِوشیشَه.
Âteŝ tu kewŝyŝe
آتش داخل کفشش است.
در مورد آدم عجول به کار می رود.
آتِش که گِر ف، خشک و تَر می سوزَه، اَ آتِش کوبِنو گَوُر می سوزَه.
Âteŝ ke geref xoŝko tar my soze, a âteŝe kobenw gavar my soze
آتش که گرفت خشک و ترمی سوزد، از آتش کوهبنان گور می سوزد.
در بیان این که اگر بلائی بیاید، گناهکار و بی گناه هر دو مبتلا خواهند شد.
آدُم اَ دِلِ با تومی رُه، نه اَ دُرِبا.
Âdam a dele bâ to myre, na a dare bâ
آدم از دل(روی) باز داخل می شود، نه از درب باز، مصداق: عطایش را به لقایش بخشیدم.
در مورد آدم سخی طبع ولی ترش روی به کار میرود.
آدُم بیکار چُه کُنَه نَقش به دیوار کُنَه.
Âdame bykâr cekone naqŝ bedyvâr kone
آدم بیکار چه کارکند به جر این که روی دیوار نقش بکشد.
در مورد کسی که از بیکاری دست به کارهای بیهوده بزند بیان می شود.
آدُم قَد کوتا نِصبیش تو زَمینه.
Âdame qadkutâ nesbyŝ tu zamyne
نیمی از آدم کوتاه قد در زیر زمین است.
در بیان انسان کوتاه قد و مکار به کار می رود.
آدُم نباد اُشتر باشه و دورُ بپایه، باد کمی یُم جلِو پاشو بِبینَه.
Âdam nabâd oŝtor bâŝevo duro bepâye, bâd kamy yam jelewe pâŝo bebyne
آدم نباید مثل شتر باشد و فقط دور را بپاید بلکه باید کمی هم جلو پایش را هم نگاه کند.
در انتقاد از افراد دور نگر که از اتّفاقات نزدیک غافلند به کار می رود.
آسیابون اَگَه اَ گُشنِگیم بِمیرُه می گَن، اَ بُسکَه پُتیل خوردُه مردُه.
Âsyâbun age agoŝnegyam bemyre mygan abaske patyl xorde morde
آسیابان اگر از گرسنگی هم بمیرد، می گویند از بس نان فطیر خورده مرده است.
در بیان این که کسی که مسئول کاری شد در رابطه با آن کار مورد تهمت قرار گیرد به کار می رود.
آلِت نَزَنَه.
Âlet nazane
تو را آل نزند(آل موجود افسانه ای).
به طعنه به کسی که از تنهایی و حشت دارد می گویند.
آیِنَتُ گُم کِدی؟
Âyenato gom kedy
آینه ات را گم کرده ای؟
در تقبیح کسی که به زیبایی دیگران ایراد بگیرد به کار می رود.